ﺧﺪﺍ ﻫﯿﭻ
ﺧﺪﺍ ﻫﯿﭻ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺑﭽﻪ ﺵ ﻧﮑﻨﻪ
سرگرمی
یه لحظه گوش کن خدا
جدی میگم!
نه بچه بازیه و نه ادا و اطور
تو این دنیا
حال خیلی ها اصلا خوب نیست
یه دستی به زندگیشون بکش
لــــــــطــفـاً
حواست هست خدا؟؟؟ هروقت صدای شکستن خودمو شنیدم.گفتم باشه منم خدایی دارم... حواست هست خدا؟؟؟ از بچگی تاالان هروقت زمین خوردم و به سختی پاشدم ,یه جمله شنیدم که... "غصه نخور خدابزرگه"... حواست هست خدا؟؟؟ حواست هست هرروز باهات دردودل میکنم؟؟؟ حواست هست غصه هام داره سنگینی می کنه؟؟؟ حواست هست خیلی وقته چشام بارونیه؟؟؟ حواست هست با لگد دلمو میشکونن؟؟؟ حواست هست نفس کم اوردم؟؟؟ خدایا نفس میخام.... خوشی میخام... زندگی میخام .... … … … خدایاااااااا... یه خنده از ته دل میخوام.... همه خنده های تلخمو امروز ازم بگیرو یکی از اون خنده های شیرین کودکی ام رو بهم پس بده....
در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند مرد عارفی از کوچه ای می گذشت غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است .
به او گفت چه طور در چنین وضعی می خندی و شادی می کنی ؟
جواب داد که من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می دهد پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم
آن مرد عارف که از عرفای بزرگ ایران بود گفت...
از خودم شرم کردم که غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم.
تا به حال شده دوست داشتنت را قورت بدهی… ؟!
لبخند بزنی…
بی تفاوت باشی…؟
شده دلتنگی بپیچد به دلت،راه نفست راببندد،خفه ات کند…
هی دستت برود سمت گوشی…
برش داری…
نگاهش کنی…
پرتش کنی…..
شده یک آهنگ برایت شود روحِ یک لحظه…
بشود خاطره…
و هر چه تکرار شود دیوانه ترت کند…؟
شده بروی همان خیابانی که با او رفته ای…
چند متر جا را هی بالا و پایین کنی…
اشک بریزی و…
لذت ببری…
همانقدر که آن روز لذت بردی…؟
شده قسم بخوری دیگر کاری به کارش نداری…
اما یکهو در یک لحظه گوشی موبایل را برداری،پیغامی تایپ کنی…
انگشتت برود سمت کلمه send…
منطقت بمیرد، قلبت تند تند بزند و…send کنی…؟
شده تمام روز را در انتظار یک جواب،بیقرار باشی…
نرسد این جواب…
آخر گوشی را برداری واینطور بنویسی:\"اشکالی نداره، اگه نمیخوای جواب بدی،نده…
فقط میخواستم بدونم خوبی؟همین…
مواظب خودت باش \"شده باز جوابی نیاید…؟
باز بشکنی…
هزار بار دیگر هم بشکنی اما باز با دست و دلِ شکسته،
دوستش داشته باشی…؟
شده این همه عاشق باشی…؟!
زندگی “باغی”است؛ که با عشق”باقی”است.
“مشغول دل” باش؛ نه”دل مشغول”.
بیش تر”غصه های ما”؛ از”قصه های خیالی ماست”.
پس بدان اگر”فرهاد” باشی؛ همه چیز”شیرین”است.
درد مـی کـشـم.. درد
هـم تـلـخ اسـت ..
هـم ارزان ..
هـم گـیـرایـیـش بـالاس ..
هـم ایـنکـه تـابـلـو نـمی شـوم ..
رفـیـقـی کـه مـرا مـعـتـاد کـرد ؛ نـابـاب نـبـود ..
فـقـط نـگـفـتـه بـود مـانـدنـی نـیـسـت ..
هــــــــمـــــــیـــــــن!
دلم نه عشق میخواهد نه دورغ های قشنگ،
نه ادعاهای بزرگ نه بزرگ های پر ادعا.!
دلم یک فنجان قهوه داغ میخواهد و یک دوست،
که بشود با او حرف زد و بعد پشیمان نشد...!